جغد بارون خورده ای تو کوچه فریاد می زنه
زیر دیوار بلندی یک نفر جون میکنه
کی می دونه تو دل تاریکه شب چی می گذره
پای برده های شب حصیر زنجیره غمه
دلم از تاریکی ها خسته شده
همه ی در ها به روم بسته شده
من اسیرسایه های شب شدم
شب اسیر تور سرده اسمون
پا به پای سایه ها باید برم
همه شب به شهرجنون
دلم از تاریکی ها خسته شده
همه ی در ها به روم بسته شده
چراغ ستاره ی من رو به خاموشی می ره
بین مرگ و زندگی اسیر شدم باز دوباره
تاریکی باپنجه های سدش از راه می رسه
توی خاک سرده قلبم بذر کینه می کاره
دلم از تاریکی ها خسته شده
همه ی در ها به روم بسته شده
مرغ شومی پشت دیوار دلم
خودش واین ورو اون ور می زنه
تورگهای خسته ی سرده تنم
ترس مردن داره پر پر می زنه
دلم از تاریکی ها خسته شده
همه ی در ها به روم بسته شده
دلم از تاریکی ها خسته شده
همه ی در ها به روم بسته شده
وبلاگت جالبه
موفق وپیروز باشی
راستی چرا قدم زدن در خیابان خالی رو دوست داری.
سلام عزیزم ممنونم از این که به وبلاگ من سر زدی
خیلی خیلی خوشحال شودم نظرت رو خواندم
راستش بهم پیشنهاده تبادل لینک داده بودی
من هم با تبادل لینک با شما دوست عزیزم موافقم
لینک تون رو گذاشتم
خدانگهدار
بابا ای و الله چه وبلاگ ناز و زبیایی دارید .من هم با تبادل لینک موافقم.همین الان شما رو لینک کردم...شما هم یه ندایی بیدید اگه لینک کردید....بازم هم میام پیشتون ..فعلا بای بای
زیبا بود ... دوست خوبم
آره خوب هیچی ما شبیه آدمااا نبود
هیچکدوممون واسه فتح ستاره پا نبود
آره خوب درست میگی دوره عشق سراومده
باشه اصلا عاشقی به ما نیومده
میدونم خسته شدی دیگه تو فکر رفتنی
زهر مار زندگیه وقتی که همراه منی
حالا که میخای برییی خوب به جهنم د برو
اما دیگه برنگرد که بعد از این نه من نه تووووو
حالا که میخای بری پس خاطراتتم ببر
تو و عشقو خاطره منو ترانه دیگه پر
آره خوب تو راست میگی من درختم نه تو خاک
دمتو بزار رو و کولتو و بزن به چاک
میدونم خسته شدی دیگه تو فکر رفتنی
زهر مار زندگی وقتی که همراه منی
حالا که میخای بری خوب به جهنم د بروو
اما دیگه بر نگرد که بعد از این نه من نه تووووو
بگذار که در حسرت دیدار بمیرم
در حسرت دیدار تو بگذار بمیرم
دشوار بود مردن و روی تو ندیدن
بگذار به دلخواه تو دشوار بمیرم
بگذار که چون ناله مرغان شباهنگ
در وحشت و اندوه شب تار بمیرم
بگذار که چون شمع کنم پیکر خود آب
در بستر اشک افتم و ناچار بمیرم
بگذار چو خورشید گدازنده مس فام
در دامن شب با تن تب دار بمیرم
بگذار شوم سایه ایوان بلندت
سویت خزم و گوشه دیوار بمیرم
میمیرم از این درد که جان دگرم نیست
تا از غم عشق تو دگر بار بمیرم
تا بوده ام ای دوست وفادار تو بودم
بگذار بدان گونه وفادار بمیرم
شکست ، قلبم را میگویم .
مرد ، احساسم را میگویم .
رها شد ، عشقم را میگویم .
این روزها چه سخت می اندیشم
به بودن با او ...
و این روزها چه سخت باور میکنم
که مدتهاست که رفته است .
هرکس مرا میبیند با خود میگوید
دخترک بیچاره ! چه بینوا سوخته است !
و هیچکس نمیداند ...
که سوختنم از بیچارگی نبود...
بلکه از عشق بود و بس .
این روزها مادر هم دیگر ...
حرفهایم را گوش نمی دهد !
شاید هم دیگر من حرف نمیزنم !
دلت شاد
بابت همه چی ممنون خانومی
سلام دوست عزیزم
آیامایل به تبادل لینک یا لوگو هستی؟؟؟
اگرهستی یه سری به من بزن و یکی از لو گوهای من رو انتخاب کن
من هم تو را لینک می کنم
فعلا ولی نه برای همیشه
سلام سحر خانم وبلاگ قشنگی داری میگم اگه موافق باشی با هم تبادل لینک و ل.گو کنیم منتظرم خبر کن
موفق باشی
بچه های شهر آفتاب اهواز
مرسی فرهاد
پیشاپیش سال نو مبارک
روزگارتان شیرین
شادیهایتان افزون باد
با سلام.
من مهران فره راز هستم.۲۴ سال سن دارم و در بلوار ابوذر خیابان پیروزی تهران زندگی می کنم.
من یک ساب دامین دارم که از پر بیننده ترین وب سایت های ایرانی هست .
سایت من تشکیل شده از زندگی نامه ئ من و یک سری عکس از خودم .
بهتون پیشنهاد می کنم که نوشته های منو حتما بخونید چون ممکنه اثر خاصی تو زندگیتون داشته باشه.
و خوشحال میشم اگر نظری داشتید به آدرس
ای میل من بفرستید و یا آی دی منو اد کنید تا در یک فرصت مناسب با هم چت کنیم.
از دوستانی هم که به این وبلاگ سر می زنن, میخوام که به ساب دامین من هم تشریف بیارن و نوشته های منو بخونن و نظرشونو در مورد نوشته هام به من بگن.
در ضمن من دانشجوی سخت افزارکامپیوتر هستم.اگر کسی ازدوستان ساکن تهران مشکل کامپیوتری داشت می تواند با این شماره تماس بگیرد : 09353637700
با تشکر...
مهران فره راز.
سایت من :
URL:Http://www.Mehranfarahraz.4t.com
ایمیل من :
Mehranf8398@yahoo.com
سلام وبلاگ خیلی خیلی خوبی داری موفق باشی راستی عیدت مبارک به وبلاگ من هم سر بزن خوب باشه فدات علی تنها من منتظر تو هستم ها سر بزن خوب